اگزوتيکا


Nedstat Basic - Free web site statistics

Danshjoo List


David Mills: What's in the box? {From Se7en)


Fred: I like to remember things my own way.
Ed: What do you mean by that?
Fred: How I remembered them. Not necessarily the way they happened.
{From Lost Highway)



 


Saturday, November 29, 2003

چون مطلب قبلی ام درباره فون تريه بود نمی
خواستم باز به او بپردازم. ولی چکار کنم که "داگويل" رو ديدم!... واقعا فيلم خوبی
بود، يعنی بعد از ديدن چند تا فيلمی که خيلی بهم نچسبيده بودن (استخر و بيل رو بکش
هم شامل می شه اين چند تا)، بالاخره يه فيلم ديدم که تقريبا بدون نقص بود. من با
اينکه اصولا يکی از طرفداران لينچ هستم ولی هنوزم ميگم فون تريه بهترين کارگردان
زنده دنياست (اگر کيسلوفسکی زنده بود، اونوقت يه کم شک می کردم). البته اگر فيلم رو
نديدين حواستون باشه که به نظرم اين فيلم از "شکستن امواج" و "رقصنده در تاريکی" هم
تلخ تره. چون قراره برای شماره بعد درباره اين فيلم توی فيلم نگار بنويسم، ترجيح می
دم ديگه چيزی نگم، غير از اينکه کاش می شد نيکول کيدمن هم در دو تا فيلم بعدی فون
تريه رو همراهی می کرد (آخه داگويل اولين فيلم يک سه گانه اس)...


داشتم اين مطلب جنجالی چهل کارگردان برتر رو
که گاردين انتخاب کرده ترجمه می کردم، ديدم نوشته که قراره والتر سالس (ايستگاه
مرکزی) بره هاليوود فيلم Dark Water هيدئو ناکاتا (حلقه) رو بازسازی کنه. خيلی
جالبه که يه کارگردان برزيلی يه فيلم ژاپنی رو توی هاليوود بازسازی کنه، يه چيزی تو
مايه های ساخت هری پاتر که نويسنده اش انگليسی يه توسط آلفونسو کوارون مکزيکی (و
مادرت هم) با سرمايه هاليوود! ظاهرا بازسازی فيلمهای موفق غيرآمريکايی توسط
آمريکايی ها داره باب می شه. "آسمان وانيلی" (کامرون کرو) بازسازی "چشمانت را باز
کن" (الخاندرو امنابار) بود و "بی خوابی" بازسازی يه فيلم نروژی (اسم کارگردانش
يادم نيس) به همين نام بود و فيلم "حلقه" آمريکايی هم بازسازی فيلم هيدئو ناکاتا
بود. به نظرم يه جايی خوندم که فيلم "چشم" به کارگردانی برادران پانگ کره ای قراره
بازسازی بشه. خيلی دلم می خواد يه مطلبی درباره اين موج هاليووديزه شدن بنويسم و
توش از فيلمهايی که بالا ذکر کردم case study هم داشته باشم، ولی متاسفانه از شش تا
فيلم بالا فقط يکی اش رو (چشمانت را باز کن) ديدم!!!




ارجاعاتی که توی "بيل رو بکش" به فيلمهای
سامورايی بود مثل اينه که يه فيلمفارسی تروتميز بسازی و توش هی بيای به فيلمفارسی
های قديمی ارجاع بدی!


Tuesday, November 11, 2003

موضوع فيلم جديد لارس فون تريه خيلی جالبه!
اسمش هست "پنج مانع" (Five obstructions). قضيه اش اينجوری يه که فون تريه از
استادش می خواد که يه فيلم کوتاهی رو که دهها سال پيش ساخته پنج بار بازسازی کنه و
هر بار با محدوديت هايی که فون تريه براش می ذاره. مثلا تو يکی از فيلمها بايد زمان
هر سکانس اش از 12 فريم کمتر باشه (کمتر از نصف ثانيه). حالا اين در حالی يه که اين
پيرمرده به ساختن نماهای طولانی مشهوره! خلاصه ظاهرا چيز جالبی از آب دراومده. اما
مثل اينکه يه جاهايی اش هم حس می شه که فون تريه داره استادش رو شکنجه می ده و
استاده هم توی راهی گير کرده که راه برگشت نداره. به نظر می ياد تمايلات ساديستی
فون تريه تمومی نداره. ولی هنوز به نظر من بهترين فيلمسازی که در دنيا زنده است و
فيلم می سازه، همين فون تريه است. هيچوقت يادم نمی ره، "رقصنده در تاريکی" اشک مردم
عادی و منتقدان رو يکسان درآورد.