اگزوتيکا


Nedstat Basic - Free web site statistics

Danshjoo List


David Mills: What's in the box? {From Se7en)


Fred: I like to remember things my own way.
Ed: What do you mean by that?
Fred: How I remembered them. Not necessarily the way they happened.
{From Lost Highway)



 


Friday, October 22, 2004

می دونم که ديگه تا حالا حتما چوپان دروغگو شدم، ولی می خواين باور کنين يا نکنين، اين مدت درگير جشنواره فيلم ونکوور بودم، بعدش هم خب طبعا کسی که 16 روز دربست بره جشنواره و برگرده کلی از درس و زندگی عقب می افته. ولی حالا يه کم اوضاع بهتر شده و سعی می کنم بيشتر بيام چيزی پست کنم. البته يکی ديگه از دلايل ننوشتنم اين بود که چيزی برای نوشتن نداشتم. يک قرارداد نانوشته می گه که اين وبلاگ بايد سينمايی باشه و من هم تا اطلاع ثانوی می خوام همين روند رو حفظ کنم. گزارش کامل جشنواره ونکوور رو می تونين در شماره های آتی مجله فيلم بخونين.
راستی مثل اينکه پرونده فيلم «بهار، تابستان، پاييز، زمستان... و بهار» بالاخره چاپ شد من که هنوز دستم نرسيده. چطوره؟ خوب شده؟
اخيرا اينجا فيلم «پير پسر» رو ديدم. فيلمی به شدت خشن بود که نظير بعضی صحنه هاش رو اصلا نديده بودم. ولی از کليت فيلم خوشم نيومد، ايده اوليه اش جالب بود، ولی خيلی کش دار بود. کلا فکر نکنم هيچکدوم از داورهای جشنواره کن در طول تاريخ به اين فيلم جايزه می دادن الا همين تارانتينو که امسال جايزه بهترين کارگردانی رو به اين فيلم داد. ولی طراحی صحنه و حال و هوای فيلم عالی يه. فکر کنم اگه همين ايده رو ديويد فينچر يا مايکل مان توی آمريکا فيلم می کردن بيشتر خوشم ميومد.
يک خبر هم امروز خوندم که لارس فون ترير که الان مشغول تدوين مندرلی (قسمت دوم داگويل) هستش، تصميم گرفته قبل از شروع قسمت سوم، يه مقدار پول دربياره، برای همين می خواد يه فيلم ترسناک بسازه با موضوعی ضدخداگونه: اينکه دنيا را نه خدا بلکه شيطان آفريده! چنين طرحی و چنين ژانری با کارگردانی فون ترير بايد جالب باشه، حتی اگه اعتراف کرده باشه که برای پولسازی می خواد اين فيلم رو بسازه.
خبر جالب ديگه ای که شنيدم درباره فيلم جنجالی جديد مايکل وينترباتم، «نه ترانه» است. در کمال شگفتی اين فيلم تونست بدون حتی يک فريم سانسور از BBFC مجوز اکران بگيره و انگليسی ها می تونن فيلم رو به طور کامل توی سينما ببينند. چنين چيزی خيلی عجيبه، چون BBFC خيلی گيرهای الکی قبلا می داد و جالبه که چنين فيلمی رو (که می گن بی پرده ترين فيلم تاريخ انگلستانه) پذيرفته. ظاهرا زورشون فقط به استنلی کوبريک مرحوم می رسيده.
توی اين جشنواره ونکوور مشهورترين آدمی که اومده بود بروس گرينوود بود! ظاهرا هنرپيشه ها و کارگردانهای درست و حسابی چندان علاقه ای ندارن به ونکوور بيان و حتی اتوم اگويان هم اينجا نيست. حالا فيلمسازها هيچی، هيچکدوم از منتقدای معروف هم اينجا نيستن! البته باز اينجا بهتر از اينه که برم شيکاگو پهلوی دو تا منتقدی که ازشون بدم مياد: جاناتان روزنبام و راجر ايبرت...